خوشحالم خیلی خوشحالم:)
همگی با هم دست و جیغ و هورااااا
پست قبل رو در حالی نوشتم که سر تا پامو یاس و نا امیدی فرا گرفته بود و اصلا فکرشم نمی کردم!!!
وقتایی هست که وجودم پر از آرامشه!
وقتایی که بعد 4 سال مزه استقلال رو می چشم
وقتایی که حس میکنم زنم!!!
وقتایی که بار تامین مخارج زندگی رو دوش من نیست!
وقتایی که شرکت همسرم حقوق کارمنداشو سر تایم میده و من خیالم راحته!!!!!!!!
من ارامش دارم و نگران قسط های عقب افتاده و خرید و خرج زندگی نیستم، من آرومم و آرامش و امنیت مالی دارم..
خدایا اخه چی میشد اگه همسر منم با بار علمی بالایی که داره استخدام رسمی بود و خیالمون راحت بود چی می شد اگه شرکت های خصوصی انقد پشتوانه قوی ای داشتن که حقوق کارمنداشونو به موقع میدادن!!!!
خدایا میشه یه دقه به جنبه منفی( ناشکری) فکر نکنی وهمینارم ازمون نگیری و ففط به جنبه کمک و براورده کردن آرزوهامون فک کنی؟
خدا باعث و بانیش رو ( بگم لعنت کنه؟)... که گند زده به زندگی هامون!!
کسی میدونه که عایا من چطور میتونم مطالب بلاگ های قبلی رو منتقل کنم اینجا؟
از پرشین به بلاگ اسکای!!!