چند روزی رو رفتیم پیش خانواده من، خورشیدکم می موند پیش من توخونه مامانم اینا، چون مامانش کار داشت و سرش شلوغ بود، به جرات میتونمبگم بهترین روزهای بود که داشتم:)
یه دختر کوچولوی معصوم و مهربون که تازه راه رفتن رو یاد گرفته و تا صداش میزنی بهت لبخند میزنه
موهامو کوتاه کردم.
موهای سفید سیر صعودی رو در پیش گرفتن!
دیشب سر به مهر رو دیدم، جالب بود!
چند شب پیش هم فیلم hoursرو دیدم که معرکه بود.