بوسه ای برای من

بوسه ای برای من

تلاش برای یک زندگی گرم؟؟!!!
بوسه ای برای من

بوسه ای برای من

تلاش برای یک زندگی گرم؟؟!!!

البته که خیلی خیلی کم پیش میاد!!!!


وقتایی هست که وجودم پر از آرامشه!

وقتایی که بعد 4 سال مزه استقلال رو می چشم

وقتایی که حس میکنم زنم!!!

وقتایی که بار تامین مخارج زندگی رو دوش من نیست!


وقتایی که شرکت همسرم حقوق کارمنداشو سر تایم میده و من خیالم راحته!!!!!!!!


من ارامش دارم و نگران قسط های عقب افتاده و خرید و خرج زندگی نیستم، من آرومم و آرامش و امنیت مالی دارم..

خدایا اخه چی میشد اگه همسر منم با بار علمی بالایی که داره استخدام رسمی بود و خیالمون راحت بود چی می شد اگه شرکت های خصوصی انقد پشتوانه  قوی ای داشتن که حقوق کارمنداشونو به موقع میدادن!!!!

خدایا میشه یه دقه به جنبه منفی( ناشکری) فکر نکنی وهمینارم ازمون نگیری و ففط به جنبه کمک و براورده کردن آرزوهامون فک کنی؟

خدا باعث و بانیش رو ( بگم لعنت کنه؟)... که گند زده به زندگی هامون!!

نظرات 3 + ارسال نظر
سما یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:03 http://eshghe1omid.blogfa.com

وای ازین شرکتای خصوصیییییی... واقعا آدم آرامش نداره و واسه حقوقش و استفاده از پولش هیییچ برنامه ریزی نمی تونه بکنه.
منم تو اون 1سالی که کارمند شرکت بودم فقط دو یا سه بار حقوق گرفتم. اعصاب برام نذاشتن.
میگن بعد از انتخابات درست میشه. من که میگم حرف مفته... رای هم نمیدم.

اره من میگم کم باشه مهم نیست ولی هر ماه باشه که بشه روش برنامه ریزی کرد و با توجه به اون خرج و مرج و جفت و جور کرد
نهاینکه زیاد باشه ولی نباشه!!!

ستاره دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:23 http://derakhshesh3tare.blogfa.com

عزیزم ما با اینکه کارمند رسمی هستیم تقریبا اما باز هم اوضاعمون داغونه... حقوقامونو سر وقت می‌دن اما وقتی حقوق همسر، به نیمی از قسط‌ها هم نمی‌رسه پس منم ناچارا کمکش می‌کنم...
واقعا دلم برای خودم می‌سوزه اما بیچاره همسرمم داره همه تلاششو می‌کنه... اون قدر اوضاع زندگی توی این اوضاع اقتصادی داغووون شده که یا حقوق میلیونی هم نمی‌رسیم به خدا.

لا اقل هر چه قدر هم که کم باشه میدونی که سر ماه اینقدر میرسه دست تون!!!! ما چی بگیم که فردامون هم معلوم نیست

فروغ ;) سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:18

منم تا همین پارسال تیر که بود حقوق اسفندو نداده بودن هنوز همیشه لنگ شهریه بودم. همیشه استرس داشتم. دقیقا میفهمم چی میگی. تازه آخرشم مجبور میشدیم بریم اون چندرغازو مث گداها با هزار منت نصفیشو علی الحساب بگیریم یه خرج عقب افتاده ای جبران کنیم. اونوقت مدیرامون رشوه های میلیونی میدادن. مدل پورشه شونو عوض میکردن. یا میشنیدن سکه داره گرون میشه دلار داره بالا میره حقوق نمیدادن که به دلالیشون برسن. خدا ازشون نگذره واقعا

اخ نگو که همه این برنامه هارو حفظم و دلم خونهههههه
یعنی واسه دو دقه بعدتم نمیتونی برنامه ریزی کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد