ماه رمضون واسه روزه نگیر ها خیلی سخت تره!!
سخت تره وقتی تو خیابون داری از تشنگی له له میزنی و حالت بد میشه ولی نمیتونی یه جرعه آب بنوشی!!!
کلا با روزه گرفتتن مخصوصا در فصل تابستون مشکل دارم و به نظرم نه تنها صوابی نداره بلکه گناه هم داره و ظلمه در حق بدن و سلامتی!
نمیتونم تصور کنم که از 4/5 صبح تا 9/5 چیزی نخورم، بعدش وقت افطار به اندازه یک هفته قحطی و سو تغذیه، غذا بریزم تو معده م و بعدش اسمشو بزارم تمرین تقوا، همدردی با مستضعفین و ...
بدتر از همه رستوران های شلوغ و پر از ازدحام که میزبان مهمانان خدا هستن!!!! و اون همه پول بی زبون که میتونه گره از کار خیلیا باز کنه ولی در عوض میره تو معده مبارکه روزه داران!
من ترجیح میدم با کارهای دیگه ای صواب کنم و خودم و خدامو خوشحال کنم.
گاهی باید جدا از قوانین و باید نباید های دین به وجدان خودمون رجوع کنیم!
الان دیگه از صدای بال های شان هم وحشت دارم
بله من فوبیای پرنده دارم
نمیدونم تا چه حدی می تونید ترس من رو درک کنید؟؟وحشتناک ترین صدا برایم صدای بال زدم یاکریم و کبوتر هاست که واقعا میمیرم و عصبی می شوم!!
خیلی عذاب میکشم واذیت میشم
این هارو گفتم تا ببینم شما هم کسی در اطراف تون داشتید که مثله من باشد؟
پارسال که از چرندی 24 نوشتم، اصلا فکر نمی کردم که 25 گند تر از 24 خواهد بود!!!
بعدا نوشت: خب امروز صبح دعوای بدی با بد اخلاق کردم و نتیجه ش شد یه زنبق دل شکسته وافسرده و ناراحت،که از صبح تا عصر فقط گریه کرد.
غروبی که رفتم خونه مامانم یک تولد مختصر و شمع 24 به جای 25:)
خب الان ته دلم همچنان ناراحته ولی چاره ای جز فراموش کردن بخشیدن دارم عایا؟